نبض مرا بگير و ببر نام خويش را ...

ساخت وبلاگ
br />



 

نبض مرا بگير و ببر نام خويش را
تا خون بدل به باده شود در رگان من
حسین منزوی
*****

ما قوت پرواز نداریم وگرنه

عمریست که صیاد شکسته ست قفس را

رفیع مشهدی

*****

نمی دانم ز منع گریه مقصد چیست ناصح را
دل از من دیده از من اشک از من آستین از من
محمود مازندرانی
*****

دیگرم بخت رهایی ازکمند عشق نیست

کار صید خسته با صیدافکنی افتاده است

رهی معیری

*****

تا درون آمد غمش از سینه بیرون شد نفس
نازم آن مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را
فروغی بسطامی
*****

بس که کردم گریه بر یاد لب میگون او

سبزه در ویرانه ام یک گردن از مینا گذشت

میرا جری

 

*****
یک دلِ آسوده نتوان یافت در زیرِ فلک
در بساطِ آسیا یک دانه ی نشکسته نیست
صائب تبریزی
*****
دستی به دامن تو و دستی بر آسمان
دست دگر کجاست که خاکی به سر کنم
آشفته ایروانی
*****

بیستون دیشب به چشممجاده ای هموار بود

ابن سیرین را خبر کن،خواب شیرین دیده ام

حمید رضا برقعی

*****

بشکن خمار من بلب لعلجان‌فزای

کان چشم مست تست کهمخمور خوشترست

خواجوی کرمانی

*****

ﭼﻨﺪﻳﻦ ﻛﻠﻴﺪ ﭼﺎﺭﻩ ﺷﻜﺴﺘﻴﻢ ﺑﻬﺮ ﺩﻝ
ﻭﻳﻦ ﻗﻔﻞ ﺯﻧﮓ ﺑﺴﺘﻪ ﺯ ﻫﻢ ﻭﺍ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ
ﺷﺎﻧﻲ ﺗﻜﻠﻮ
*****

از شبیخون خمار صبحدمآسوده ایم

مستی دنباله دار چشمخوبانیم ما

صائب تبریزی

*****

در ره عشق که از سیلبلا نیست گذار

کرده‌ام خاطر خود رابه تمنای تو خوش

حافظ

*****

چنان ناسازگاری عام شد در روزگار ما
که طفل از شیر مادر استخوان اندر گلو دارد
صائب تبریزی
*****

صد دیده و دل هر طرف از بهر تماشا

حیران تو بودند، تو حیران که بودی

حاتم کاشی

*****

ای کاش جان بخواهدمعشوق جانی من

تا مدعی بمیرد ازجانفشانی ما

فروغی بسطامی

*****

ندیده است جگرگاه بیستون در خواب

گلی که من به سر تیشه می توانم زد

صائب تبریزی

*****

به چشمک، این همه مژگان به هم مزن یارا

که این دو فتنه به هم میزنند دنیا را

شهریار تبریزی

*****

شدی به خواب و بهم ریخت خیل مژگانت

گشای چشم و جدا کن سپاه ناز از هم

شاطر عباس صبوحی قمی

*****

من ز لبت صد هزار بوسه طلب داشتم
هر چه به من داده ای وام ادا کرده ای

فروغی بسطامی

*****

غبار راه گشتم سرمه گشتم توتیا گشتم

به چندین رنگ گشتم تا به چشمش آشنا گشتم

نجیبای استرآبادی

*****

مگر چه ریخته ای در پیاله ی هوشم

که عقل و دین شده چون قصه ها فراموشم

تو از مساحت پیراهنم بزرگ تری

ببین نیامده سر رفته ای از آغوشم

سعید بیابانکی

*****

می کشدم می به چپ ، می کشدم دل به راست

رو که کشاکش خوش است ، تو چه کشیدی بگو

مولانا جلال الدین

*****

آن صید وحشیم که ز صحرا به پای خویش

مستانه سر به خانه صیاد رفته ایم

محمد ادیب طوسی

*****

گل محمدی من، مپرس حال مرا

به غم دچار چنانم که غم دچار من است

فاضل نظری

*****

خراب کن همه عضوم به غیرحلقه ی چشم

چرا که توسن نازت رکاب می خواهد

هادی جانفدا

*****





نوش دارو پس از مرگ سهراب...
ما را در سایت نوش دارو پس از مرگ سهراب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کوچولو zilan بازدید : 279 تاريخ : چهارشنبه 2 مرداد 1392 ساعت: 20:42